در قرن بیست و دوم، و در یک شهر پیشرفته ، دانشمندی باهوش به نام تنما، Astro Boy ، یک کودک روباتیک با قدرت فوق العاده، دید اشعه ایکس و توانایی پرواز را می سازد. Astro Boy به کاوش در جهان و یافتن مقبولیت می پردازد و در این فرآیند یاد می گیرد که انسان بودن چیست و کمی از احساسات انسانی را درک میکند. او که متوجه شد دوستان و خانواده اش در مترو سیتی در خطر هستند، از قدرت باورنکردنی خود برای نجات همه چیزهایی که دوست دارد استفاده می کند.

یک موسیقی دان جوان به نام چارلی مجبور میشود که سبک زندگی خودش رو تغییر بده و مصرف الکل، سیگار، قمار و دختر بازی خودش رو کنترل بکنه، وقتی برادرش بعد از دوازده سال متاهل بودن به تازگی از همسر خودش جدا شد و اونو پسرش به جایی برای زندگی کردن نیاز داشتن به پیش اون رفتن

فرمانده «جیمز بلاک» (دان)، «تاپر هارلی» (شین) را که سالهاست به دلیل مشکلات روانی، دور از اجتماع و نزد یک قبیله ای بومی زندگی می کند فرا می خواند تا عضو یک گروه پرواز نخبه با مأموریتی ویژه شود...

مأموریتی برای آزادسازی گروگان های امریکایی از زندانی در یک کشور خاورمیانه که «صدام حسین» (هیلوا)، دیکتاتور دیوانه بر آن حاکم است، با شکست مواجه می شود. رئیس جمهور دستور اعزام گروهی را برای آزادسازی گروه قبلی می دهد و به توصیه مشاورانش، «تاپر هارلی» (شین) را برای اجرای این مأموریت انتخاب می کند...